چگونه ببخشم نگاه سردت را
همان که به قلبم تکاندی و رفتی
چه ساده دلم را ربودی و آخر
به روی تکه سنگی فکندی و رفتی
گمان تو این بود که بی تو می میرم
چگونه بر این فکر ماندی و رفتی
میان آن همه گوش و نگاه منتظرم
مرا به نام محبت نخواندی و رفتی
متانت من را به خنده می بستی
رذالت خود را به ته رساندی و رفتی
صدای تو آرامش وجودم بود
ولی تو خنجر حرفی به دل نشاندی و رفتی
برای وصالت چه نازها که کشیدم
تو هم که مرا بر گنه کشاندی و رفتی
نگو که برای چه آمده بودی
مرا بگو که برای چه راندی و رفتی
اگر چه هنوزم به یاد عشق تو هستم
ولی عجب که در اینجا نماندی و رفتی
بدان که نبخشم هرگز آن نگاهت را
و پاسخ نگهت را ز من ستاندی و رفتی
دهکده ی عشق...
برچسب : نویسنده : 1maihamythebest1 بازدید : 250